آوا جونم  آوا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

نی نی ناز من

عکسای آوا یعد از یک سالگی

1392/5/25 21:03
نویسنده : سمانه
859 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ملوس مامان جوجه شیطون من

الهیی قربون تو بشم من که این روزا یه سره در حال راه رفتن هستی و این زمین خوردنا هم مانع تو نمیشه!!!خیلی بامزه راه میری... اوایل  مثل پنگوئن راه میرفتی خیلی خنده دار بود دستاتو رو سینت نگه میداشتی ...الان کمی بهتر راه میری و یه دستت رو گاهی ازاد میزاری....خودتم خوشت میاد از اینکه همه جا سرک می کشی.....

این روزا خیلی بیشتر از قبل به من وابسته شدی ....تاجایی که تو خونه هم که تنها با هم هستیم بَ بَ کنان به دنبالم مییای و اگه از جلوی چشمت دور بشم دنبالم گریه می کنی ....حتی خونه مامانی ها هم که میریم همش دنبال من میگردی و یه جوری اویزون من میشی.....امیدوارم زیادی به من وابسته نشی که اگه یه جایی برم هم برای خودت سخته هم من!!!!

کلمه هایی که تازگی ها یاد گرفتی: تا چشمت به عینک بابا میافته چنگ می ندازی که بگیری و می گی عِـنَ=عینک

یه بار بابایی رفت دستشویی و شما دیدی گیر دادی و گریه کردی بری شما هم داخل بهت میگم بابایی رفت جیش کنه....حالا هر کی ازش میپرسه بابایی کجاست می گی جیش!!!!!

یه بار رفتیم یه جا اسب داشت حالا هر شب وقتی هوا تاریک میشه می گی بریم اَب=اسب

........

خوب بریم سراغ عکسا:

روز بعد از تولدت و توی جو رقصیدن:

آوا مشغول گاز زدن جای دوربین:

وقتی که برای اولین بار ناخوناتو لاک زدم که کلی هم ذوق کردی:

یه روز گرم توی ماه رمضون:

آوا وقتی می خواست بره افطاری:

شیطنتای اوا:

بازی مورد علاقت با کنترل هاست:

گشت و گذار تو حیاط خونه مامان جونی:

اینجا از محصولات باغچه مامان جونی خیار کندی:

روز عید  فطر:

بدون شرح:

پی نوشت: اوا دیگه نمیزاره چیزی بنویسم!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

الهه و هانا
25 مرداد 92 22:48
عزیییییییزم چقد بامزه شده. چه لباسای خوشملی پوشیدی. همه جا هم که در حال شیطنت. یه بوس س س طلب من مخصوصا وقتی داره از روروئک بالا میره
مامان سهند و سپهر
26 مرداد 92 0:15
واييييييييييييي عزيزم مرسي خيلي عكسهاي خوشگلي بود شاد و پر انرژي . ده بار نيگاه كردمشون هي از بالا تا پايين و برعكس. اي جوووونم دخملي شيطون و بلاي خودمه. يه بوس محكمش بكن از طرف من .
غزال مامان فاطمه
29 مرداد 92 11:27
سلام. چه خانم شده آوا کوچولو با این لباسای قشنگی که براش پوشیدی. هزار ماشالا. راه رفتنش مبارک. از طرف من گازش بگیر ووووووو ببوسش
مامان ستیانفس
30 مرداد 92 13:34
عزیزم ماشالله بزرگ شدی و خانم ونازو اولین لاک زدنت مبارک باشه خوشگلمهمه عکسهات ناز و زیبا بودن
مامان سهند و سپهر
31 مرداد 92 10:13
مامان سهند وسپهر
2 شهریور 92 11:40
مرسي سمانه جونم . مامان مهربون و صبور. مي دونم كه خيلي مهربوني . بازم به ما سر بزن . آپيم
مامان سهند و سپهر
5 شهریور 92 14:00
خيلي دلم براتون تنگ شدههههه
مامان سهند و سپهر
7 شهریور 92 8:42
اي سمانه جون . خيلي دلم مي خواست ميومدم حداقل يكم كمكشون ميكردم و شما رو هم ميشد ببينم بالاخره ولي...
مامان ستیا نفس
24 شهریور 92 17:35
مامانی کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان سهند و سپهر
7 مهر 92 10:39
ماماني يه پست جديدي با كلي عكس لطفا
مامان سهند و سپهر
27 مهر 92 21:08
خصوصی گذاشته بودم برات رمزو سمانه جونم . حالا دوباره میذارم برات.